به سه دلیل عمدهی زیر، فارسی یک زبان ساختگی است و پیش از قرن سوم هجری، یعنی آغاز تدارکات و جعلیات شعوبی و اسراییلی، سابقهی ظهور ندارد.
١.فاقد بنیانهای ریشه شناختی است. کلمات مجرد و نازا و نوظهورند، مگر این که از عربی و تورکی و روسی و این اواخر از انگلیسی و فرانسه و غیره برداشته باشند. مثلا با هزار من سریش هم نمیتوان ریشه ی (شاگرد) را به جایی چسباند! و همین طور است صدها اسم و لغت و فعل فارسی دیگر را. چنان که ریشه ی (شگرد) هم معلوم نیست.
٢. فاقد نظم کاربردی یا به اصطلاح (دستور زبان) است. به راحتی می توان جای فعل و فاعل و مفعول و قید و ضمیر و دیگر اجزاء جمله را جابهجا کرد، بی این که مفهوم آن گم شود. (من امروز صبحانه خوردم)، با (امروز صبحانه خوردم من) و (خوردم من امروز صبحانه) و (صبحانه خوردم امروز من)، یکی است. جملهای است خبری با چهار واژه که به چهار صورت مختلف قابل ادا کردن است. هیچ زبان کلاسیک که بر پایهی فرهنگ دیرین و معینی استوار باشد، چنین بیقاعده و درهم و برهم نیست.
٣. و مهمتر از همه، دارای زمانبندی رشد و توسعه و ترکیب نیست. ناگهان و بدون هیچ پیشینه و پشتوانهای به صورت شاهنامه، از کارگاهی در خراسان، و نه اقلیم دیگری در ایران، ظهور و هنوز هم با همان شاهنامه عرض اندام می کند!!!
١.فاقد بنیانهای ریشه شناختی است. کلمات مجرد و نازا و نوظهورند، مگر این که از عربی و تورکی و روسی و این اواخر از انگلیسی و فرانسه و غیره برداشته باشند. مثلا با هزار من سریش هم نمیتوان ریشه ی (شاگرد) را به جایی چسباند! و همین طور است صدها اسم و لغت و فعل فارسی دیگر را. چنان که ریشه ی (شگرد) هم معلوم نیست.
٢. فاقد نظم کاربردی یا به اصطلاح (دستور زبان) است. به راحتی می توان جای فعل و فاعل و مفعول و قید و ضمیر و دیگر اجزاء جمله را جابهجا کرد، بی این که مفهوم آن گم شود. (من امروز صبحانه خوردم)، با (امروز صبحانه خوردم من) و (خوردم من امروز صبحانه) و (صبحانه خوردم امروز من)، یکی است. جملهای است خبری با چهار واژه که به چهار صورت مختلف قابل ادا کردن است. هیچ زبان کلاسیک که بر پایهی فرهنگ دیرین و معینی استوار باشد، چنین بیقاعده و درهم و برهم نیست.
٣. و مهمتر از همه، دارای زمانبندی رشد و توسعه و ترکیب نیست. ناگهان و بدون هیچ پیشینه و پشتوانهای به صورت شاهنامه، از کارگاهی در خراسان، و نه اقلیم دیگری در ایران، ظهور و هنوز هم با همان شاهنامه عرض اندام می کند!!!
ناصر پورپیرار
No comments:
Post a Comment