طور كلي نقصهايي كه براي زبان فارسي شمردهاند به شرح زير ميتوان عنوان كرد:
1.سه مصوت كوتاه يعني حركات زير و زبر و پيش ( َ ِ ُ ) را از نوشتن ساقط ميكنيم. و اين باعث ميشود به جاي اين كه از خط و نوشتار پي به معني ببريم بايستي از معني كلمه و جايگاه آن در جمله آنرا درست بخوانيم مانند كلمات (كَرَم، كَرَم، كِرِم، كُرُم، كِرْم) و (مَلَك، مَلِك، مُلك، مِلك) و يا سه كلمه (حَكَم، حُكم، حِكَم) و نيز ننوشتن مصوتهاي كوتاه در داخل متن باعث ميشود كه براي تلفظ صحيح اجباراً لاتين كلمات به صورت پانويس متن آورده شود كه همين امر باعث اتلاف وقت و انرژي ميشود. كه البته همين لاتيننويسي هم قاعده خاصي ندارد و هر ناشر و نويسندهاي سليقه خاص خودش را براي آوانويسي حروف فارسي به لاتين دارد. كه به عنوان نمونه براي نشان دادن حركت فتحه و الف و آ هيچگونه هماهنگي در كتابها و خصوصا فرهنگهاي مختلف ديده نميشود. ”هر چند برخي معتقدند همين ننوشتن حركات مزيتي است و موجب تندنويسي ميشود“[5].
2.براي يك حرف چند علامت مختلف داريم مانند علامتهاي (س،ص، ث) كه هر سه در فارسي يكسان خوانده ميشوند و هم چنين (ذ، ز، ض، ظ) و نيز (ت، ط). البته اين امر در زبان انگليسي هم وجود دارد چنان كه «ف» ممكن است به شكلهاي «F. GH. PH. V » باشد.
3.يك علامت را براي دلالت بر چند حرف مختلف استعمال ميكنيم مانند “و” كه پنج مورد نوشتن دارد يكي براي بيان ضمه در كلمات “خوش” و “تو”. ديگر بيان مصوت ممدود يا “واو ماقبل مضموم” مانند “شور” و “او”. سوم بيان حرف صامت “واو” در كلماتي چون “آواز” و “والي” و “عفو” . چهارم بيان حرف مصوت مركبي كه در كلمات “نو” و “جوشن” و مانند آنهاست. پنجم حرفي كه در زبان كنوني خوانده نميشود مانند “واو معدوله” در كلمات “خواهر” و “خواستن” و “واو” در كلمه “عمرو”[6]
4.حرفهايي هم هست كه در كلمات خاصي از نوشتن حذف ميشود مانند “الف” در كلمات “اسحق” و “اسمعيل” و “الله”
5.نقطههايي متعدد در بالا و پائين حرف كه هم سبب دشواري و هم موجب اشتباه در خواندن ميشود. اهميت بيش از حد نقطه درخط فارسي هنگام تشخيص نوري كاراكترها[7] توليد اشكال اساسي ميكند. به عنوان مثال در نظر بگيريد كه تفاوت ‹ر› و ‹ز› و يا تفاوت ‹د› و ‹ذ› و يا تفاوت ‹ب› ‹ت› ‹ پ› ‹ث› فقط در نقطه است و چون نقطه جزء بسيار كوچكي است در اين امر مشكلات زيادي را فرا روي متخصصين قرار ميدهد. و يا كلمات زير را در نظر بگيريد كه با يك يا چند نقطه عوض ميشوند (بُر، بَر، پُر، پَر، تَر، پُز، پَز، بُز، تِز).
6. يك عيب ديگر هم كه براي خط فارسي ذكر كردهاند اين است كه از راست به چپ نوشته ميشود. و براي اين مورد دلايل مختلفي ذكر شده است از جمله عدم هماهنگي و ايجاد مشكل در نوشتن متون رياضي و شيمي و نتهاي موسيقي و دستورات شطرنج و اين كه خط تصويري يعني علائم گرافيكي كه در كل جهان استفاده ميشود مانند علائم راهنمائي و رانندگي تماماً از چپ خوانده ميشوند.
7.پيوستهنويسي و جدانويسي كلمات مركب كه در اكثر موارد به صورت سليقهاي عمل ميشود مانند تنوع استفاده از ‹مي› چسبان و غير چسبان و يا تنوع نحوه به كار بردن «علامتهاي جمع ‹ها، ان، جات› ، هم، هيچ، كه، (ضماير شخصي متصل مان، تان، شان)، شناسي، را، چه، چون، تر، ترين، بي (پيشوند نفي)، به، اي (نشانه ندا)، آن و اين» در كلمات به صورت پيوسته و يا جدا گانه: (آنچه ، آن چه)؛ (همچنانكه، همچنانكه) ؛ (جنابعالي، جنابعالي)؛ (هيچكس، هيچكس)؛ (ميتواند، ميتواند)؛ (آن ها، آنها) در اين مورد كلماتي كه پيشوند و يا پسوند دارند نيز در شكلهاي مختلف نوشته ميشوند. برخي از كلمات در دو شكل متصلنويسي و منفصلنويسي به دو شكل مختلف ظاهر ميشوند، مانند «علاقمند و علاقهمند؛ انديشمند و انديشهمند». مصدرها و فعلهاي مركب و اسمهاي مشتق از آنها نيز به دو صورت متصل و منفصل نوشته ميشوند مانند «نگهداشتن و نگهداشتن». در جستجوي مطالب از اينترنت اين مورد توليد اشكال ميكند چنانكه جستجوي «هيچكس» نتايج متفاوتي را با جستجوي «هيچكس» ميآورد و يا جستجوي «كتابشناسي» و «كتابشناسي» در موتور جستجوي گوگل نتايج متفاوتي را ارائه ميكند. اين گونه كلمات با اين كه در خواندن متن اشكال كمي به وجود ميآورند و هر آشناي به زبان فارسي به راحتي ميتواند آن را بخواند اما در فنآوري امروزه و تجزيه و تحليل كلمات به كمك رايانه اشكال اساسي توليد ميكند و شايد اگر قاعدهاي جامع و مانع براي آن وضع گردد، بتوان گفت بزرگترين مشكل خط فارسي حل شده است. منظور اين كه، براي مثال خواندن سه كلمه «بيحوصلگي، بيحوصلگي، بيحوصلهگي» مشكلي ايجاد نميكند. اما در محيط الكترونيكي و شبكه اينترنت براي بازيابي اين كلمه بايستي براي تمام اشكال اين كلمه، جستجو را انجام دهيم، البته اگر آگاهي از تمام اشكال نوشتاري آن داشته باشيم.آآ
8.سي و دو حرف الفباي فارسي همراه با چهار علامت مد، همزه، تنوين، تشديد به 130 شكل مختلف ظاهر ميشوند و تفاوت اين اشكال در اتوماسيون خط فارسي توليد اشكال ميكند. « تنوع و تعدد نويسگان، يادگيري زبان و خط فارسي را براي آموزگار و آموزنده دشوار و براي نوآموز توانفرسا ميسازد. تعداد زياد نويسگان در رابطه با اتوماسيون زبان توسط رايانه مشكلاتي در خصوص تعداد و ترتيب قرار گرفتن نويسگان در جداول كد ايجاد مينمايد و طراحان كد در جاي دادن اين تعداد نويسه در جداول با مساله كمبود جا رو به رو هستند. هر چند كه مشكل جا با كد 16 بيتي حل شده است اما مسايل ديگري همچنان باقي ميمانند كه احتياج به برطرف شدن دارند»[8]
9. نوشتن ك و گ (كـ گـ ك گ گ ك) در اشكال مختلف نيز باعث سردرگمي و عدم جستجوي صحيح ميشود.
10. در اغلب اوقات يك فاصله اضافي معني متفاوتي و يا متضادي را ميدهد (مثل مادر ، ما در).
11. سه كرسي مختلف براي حرفهاي مختلف الفبا باعث مي شود كه در مقايسه با اكثر زبانها تعداد سطرهاي هر صفحه به مراتب بيشتر گردد چون برخي حروف روي خط كرسي قرار ميگيرند و برخي پائين خط كرسي و برخي بالاي خط كرسي مثل (ا ب م )
12.از آنجائيكه حروف در نوشتن غالباً به صورت چسبيده و پيوسته نوشته ميشوند و اين امر تشخيص حرف به حرف نوشته به وسيله رايانه را، دچار مشكل ميكند.
13. در او. سي. آر. فارسي هم چنين اعداد نيز مشكل ساز هستند چنانچه صفر در فارسي يك نقطه كوچك است كه ميتواند رايانه را به اشتباه بياندازد و نيز اعداد 1 و 2 و 3 بسيار شبيه هم هستند و تفاوتشان در يك دندانه كوچك است.
14. تنوع املائي يا تنوع در رسم الخط بعضي از كلمات كه همه شكلهاي آن نيز درست است مانند( اتاق و اطاق) و يا (امپراتور و امپراطور). و كلماتي كه فقط يك شكل آنها صحيح ميباشد ولي شكل ناصحيح آن نيز زياد استفاده ميشود مانند «ذغال و زغال؛ خوشنود و خشنود». البته اين جداي از تنوع در مفهوم كلمات است كه در ديگر زبانها نيز وجود دارد، يعني براي بعضي از مفاهيم ممكن است كلمات متنوعي استفاده بشود. مانند كامپيوتر و رايانه.
15. بكار بردن همزه درصورتهاي مختلف مانند (مساله، مسئله) ؛ (مسئول، مسوول)
16. استفاده از ‹ا› و ‹آ› به جاي يكديگر مانند (فرايند و فرآيند).
17. شكلهاي مختلف ضبط نامهاي بيگانه در فارسي: ورود واژههاي بيگانه معمولا از راه ورود پديدههاي فرهنگي نو در عرصههاي مختلف فني ، علمي، اجتماعي، سياسي و هنري و …. و يا از طريق افراد دو زبانه انجام ميگيرد كه به قرضگيري زبان معروف است و كم و بيش در تمام زبانها وجود دارد. واژههاي بيگانه اغلب براي پر كردن خلاء واژههاي علمي و يا ارتباطي سودمند هستند، اما وجود آنها مسائلي از قبيل چگونگي ضبط آنها در زبان قرضگيرنده را به وجود ميآورد. براي ضبط واژههاي قرضي به سبب اختلاف فاحش نشانههاي الفباي فارسي با نشانههاي الفباي خارجي مشكلات جدي وجود دارد. از جمله اين كه الفباي فارسي آوانگار نيست و به همين جهت در ضبط دقيق تلفظ واژههاي زبان فارسي نيز ناتوان است و اين ناتواني در ضبط واژههاي بيگانه به مراتب بيشتر است و اين كه در مورد برگردان اسامي خارجي به خط فارسي قاعده خاصي وجود ندارد و هر كس بنا بر سليقه و ذوق خود اين كار را انجام ميدهد كه در نتيجه يك كلمه واحد به صورتهاي مختلف نوشته ميشود. براي مثال (اتومبيل و اتوموبيل)؛ (كلسيم، كلسيوم، كالسيوم) و يا اسم Franklin به صورت (فرانكلين، فرانكلن، فرنكلين، فرنكلن) ضبط شده است. خانم صديق بهزادي اين مشكلات را به سه دسته تقسيم كرده است: ” 1- نامهايي كه در برگردان آنها همخوانها ايجاد مشكل ميكنند. 2 – نامهايي كه در برگردان آنها واكههاي ساده مشكلاتي را به وجود ميآورند . 3 – و سوم نامهايي كه در برگردان آنها مشكل اصلي مربوط به واژههاي مركب است[9].
18.استفاده يا عدم استفاده از ‹ي› در كلمات مختوم به ‹الف › مانند (موسي و موسا).
19.استفاده يا عدم استفاده از ‹ء› براي كلمات مختوم به هاي بيان حركت در حالت مضاف مانند (خانه مسكوني و خانهء مسكوني و يا خانهي مسكوني).
20.استفاده يا عدم استفاده از اعراب براي كلمات.
21.انواع مختلف جمع براي يك واژه مفرد: به عنوان مثال جمع بستن يك واژه با علايم جمع فارسي وعلايم جمع عربي و نيز جمع بستن بي قاعده (جمع مكسر)، استفاده ازجمع جمع، مانند (معلم، معلمين، معلمان، معلمها).
22.تنوينهاي زبان عربي نيز از جمله دشواريهاي رعايت اصل همخواني نوشتاري و گفتاري هستند.
23.در نگارش ياء وحدت يا نكره در آخر كلماتي كه به هاء مختفي يا غير ملفوظ ختم ميشوند سه نوع املاء ديده ميشود. (خانهاي، خانهيي، خانة).
24.كلمههاي عربي در شكلهاي گوناگون در زبان فارسي نوشته ميشوند. (مبدا، مبداء)؛ (ابتدا، ابتداء)؛ (نسبتاً، نسبته، نسبتا) و ….
25.ناتواني خط فارسي در نشان دادن تلفظ واژههاي ايران باستان و ميانه و گويشها و لهجههاي ايراني و واژههاي بيگانه حتي با نشانهها.
26.وجود دندانههاي متعدد دركلمات خواندن كلمات و به خصوص در او.سي.آر. فارسي ايجاد اشكال ميكند مانند كلمات: نشستن و استشهاد.
1.سه مصوت كوتاه يعني حركات زير و زبر و پيش ( َ ِ ُ ) را از نوشتن ساقط ميكنيم. و اين باعث ميشود به جاي اين كه از خط و نوشتار پي به معني ببريم بايستي از معني كلمه و جايگاه آن در جمله آنرا درست بخوانيم مانند كلمات (كَرَم، كَرَم، كِرِم، كُرُم، كِرْم) و (مَلَك، مَلِك، مُلك، مِلك) و يا سه كلمه (حَكَم، حُكم، حِكَم) و نيز ننوشتن مصوتهاي كوتاه در داخل متن باعث ميشود كه براي تلفظ صحيح اجباراً لاتين كلمات به صورت پانويس متن آورده شود كه همين امر باعث اتلاف وقت و انرژي ميشود. كه البته همين لاتيننويسي هم قاعده خاصي ندارد و هر ناشر و نويسندهاي سليقه خاص خودش را براي آوانويسي حروف فارسي به لاتين دارد. كه به عنوان نمونه براي نشان دادن حركت فتحه و الف و آ هيچگونه هماهنگي در كتابها و خصوصا فرهنگهاي مختلف ديده نميشود. ”هر چند برخي معتقدند همين ننوشتن حركات مزيتي است و موجب تندنويسي ميشود“[5].
2.براي يك حرف چند علامت مختلف داريم مانند علامتهاي (س،ص، ث) كه هر سه در فارسي يكسان خوانده ميشوند و هم چنين (ذ، ز، ض، ظ) و نيز (ت، ط). البته اين امر در زبان انگليسي هم وجود دارد چنان كه «ف» ممكن است به شكلهاي «F. GH. PH. V » باشد.
3.يك علامت را براي دلالت بر چند حرف مختلف استعمال ميكنيم مانند “و” كه پنج مورد نوشتن دارد يكي براي بيان ضمه در كلمات “خوش” و “تو”. ديگر بيان مصوت ممدود يا “واو ماقبل مضموم” مانند “شور” و “او”. سوم بيان حرف صامت “واو” در كلماتي چون “آواز” و “والي” و “عفو” . چهارم بيان حرف مصوت مركبي كه در كلمات “نو” و “جوشن” و مانند آنهاست. پنجم حرفي كه در زبان كنوني خوانده نميشود مانند “واو معدوله” در كلمات “خواهر” و “خواستن” و “واو” در كلمه “عمرو”[6]
4.حرفهايي هم هست كه در كلمات خاصي از نوشتن حذف ميشود مانند “الف” در كلمات “اسحق” و “اسمعيل” و “الله”
5.نقطههايي متعدد در بالا و پائين حرف كه هم سبب دشواري و هم موجب اشتباه در خواندن ميشود. اهميت بيش از حد نقطه درخط فارسي هنگام تشخيص نوري كاراكترها[7] توليد اشكال اساسي ميكند. به عنوان مثال در نظر بگيريد كه تفاوت ‹ر› و ‹ز› و يا تفاوت ‹د› و ‹ذ› و يا تفاوت ‹ب› ‹ت› ‹ پ› ‹ث› فقط در نقطه است و چون نقطه جزء بسيار كوچكي است در اين امر مشكلات زيادي را فرا روي متخصصين قرار ميدهد. و يا كلمات زير را در نظر بگيريد كه با يك يا چند نقطه عوض ميشوند (بُر، بَر، پُر، پَر، تَر، پُز، پَز، بُز، تِز).
6. يك عيب ديگر هم كه براي خط فارسي ذكر كردهاند اين است كه از راست به چپ نوشته ميشود. و براي اين مورد دلايل مختلفي ذكر شده است از جمله عدم هماهنگي و ايجاد مشكل در نوشتن متون رياضي و شيمي و نتهاي موسيقي و دستورات شطرنج و اين كه خط تصويري يعني علائم گرافيكي كه در كل جهان استفاده ميشود مانند علائم راهنمائي و رانندگي تماماً از چپ خوانده ميشوند.
7.پيوستهنويسي و جدانويسي كلمات مركب كه در اكثر موارد به صورت سليقهاي عمل ميشود مانند تنوع استفاده از ‹مي› چسبان و غير چسبان و يا تنوع نحوه به كار بردن «علامتهاي جمع ‹ها، ان، جات› ، هم، هيچ، كه، (ضماير شخصي متصل مان، تان، شان)، شناسي، را، چه، چون، تر، ترين، بي (پيشوند نفي)، به، اي (نشانه ندا)، آن و اين» در كلمات به صورت پيوسته و يا جدا گانه: (آنچه ، آن چه)؛ (همچنانكه، همچنانكه) ؛ (جنابعالي، جنابعالي)؛ (هيچكس، هيچكس)؛ (ميتواند، ميتواند)؛ (آن ها، آنها) در اين مورد كلماتي كه پيشوند و يا پسوند دارند نيز در شكلهاي مختلف نوشته ميشوند. برخي از كلمات در دو شكل متصلنويسي و منفصلنويسي به دو شكل مختلف ظاهر ميشوند، مانند «علاقمند و علاقهمند؛ انديشمند و انديشهمند». مصدرها و فعلهاي مركب و اسمهاي مشتق از آنها نيز به دو صورت متصل و منفصل نوشته ميشوند مانند «نگهداشتن و نگهداشتن». در جستجوي مطالب از اينترنت اين مورد توليد اشكال ميكند چنانكه جستجوي «هيچكس» نتايج متفاوتي را با جستجوي «هيچكس» ميآورد و يا جستجوي «كتابشناسي» و «كتابشناسي» در موتور جستجوي گوگل نتايج متفاوتي را ارائه ميكند. اين گونه كلمات با اين كه در خواندن متن اشكال كمي به وجود ميآورند و هر آشناي به زبان فارسي به راحتي ميتواند آن را بخواند اما در فنآوري امروزه و تجزيه و تحليل كلمات به كمك رايانه اشكال اساسي توليد ميكند و شايد اگر قاعدهاي جامع و مانع براي آن وضع گردد، بتوان گفت بزرگترين مشكل خط فارسي حل شده است. منظور اين كه، براي مثال خواندن سه كلمه «بيحوصلگي، بيحوصلگي، بيحوصلهگي» مشكلي ايجاد نميكند. اما در محيط الكترونيكي و شبكه اينترنت براي بازيابي اين كلمه بايستي براي تمام اشكال اين كلمه، جستجو را انجام دهيم، البته اگر آگاهي از تمام اشكال نوشتاري آن داشته باشيم.آآ
8.سي و دو حرف الفباي فارسي همراه با چهار علامت مد، همزه، تنوين، تشديد به 130 شكل مختلف ظاهر ميشوند و تفاوت اين اشكال در اتوماسيون خط فارسي توليد اشكال ميكند. « تنوع و تعدد نويسگان، يادگيري زبان و خط فارسي را براي آموزگار و آموزنده دشوار و براي نوآموز توانفرسا ميسازد. تعداد زياد نويسگان در رابطه با اتوماسيون زبان توسط رايانه مشكلاتي در خصوص تعداد و ترتيب قرار گرفتن نويسگان در جداول كد ايجاد مينمايد و طراحان كد در جاي دادن اين تعداد نويسه در جداول با مساله كمبود جا رو به رو هستند. هر چند كه مشكل جا با كد 16 بيتي حل شده است اما مسايل ديگري همچنان باقي ميمانند كه احتياج به برطرف شدن دارند»[8]
9. نوشتن ك و گ (كـ گـ ك گ گ ك) در اشكال مختلف نيز باعث سردرگمي و عدم جستجوي صحيح ميشود.
10. در اغلب اوقات يك فاصله اضافي معني متفاوتي و يا متضادي را ميدهد (مثل مادر ، ما در).
11. سه كرسي مختلف براي حرفهاي مختلف الفبا باعث مي شود كه در مقايسه با اكثر زبانها تعداد سطرهاي هر صفحه به مراتب بيشتر گردد چون برخي حروف روي خط كرسي قرار ميگيرند و برخي پائين خط كرسي و برخي بالاي خط كرسي مثل (ا ب م )
12.از آنجائيكه حروف در نوشتن غالباً به صورت چسبيده و پيوسته نوشته ميشوند و اين امر تشخيص حرف به حرف نوشته به وسيله رايانه را، دچار مشكل ميكند.
13. در او. سي. آر. فارسي هم چنين اعداد نيز مشكل ساز هستند چنانچه صفر در فارسي يك نقطه كوچك است كه ميتواند رايانه را به اشتباه بياندازد و نيز اعداد 1 و 2 و 3 بسيار شبيه هم هستند و تفاوتشان در يك دندانه كوچك است.
14. تنوع املائي يا تنوع در رسم الخط بعضي از كلمات كه همه شكلهاي آن نيز درست است مانند( اتاق و اطاق) و يا (امپراتور و امپراطور). و كلماتي كه فقط يك شكل آنها صحيح ميباشد ولي شكل ناصحيح آن نيز زياد استفاده ميشود مانند «ذغال و زغال؛ خوشنود و خشنود». البته اين جداي از تنوع در مفهوم كلمات است كه در ديگر زبانها نيز وجود دارد، يعني براي بعضي از مفاهيم ممكن است كلمات متنوعي استفاده بشود. مانند كامپيوتر و رايانه.
15. بكار بردن همزه درصورتهاي مختلف مانند (مساله، مسئله) ؛ (مسئول، مسوول)
16. استفاده از ‹ا› و ‹آ› به جاي يكديگر مانند (فرايند و فرآيند).
17. شكلهاي مختلف ضبط نامهاي بيگانه در فارسي: ورود واژههاي بيگانه معمولا از راه ورود پديدههاي فرهنگي نو در عرصههاي مختلف فني ، علمي، اجتماعي، سياسي و هنري و …. و يا از طريق افراد دو زبانه انجام ميگيرد كه به قرضگيري زبان معروف است و كم و بيش در تمام زبانها وجود دارد. واژههاي بيگانه اغلب براي پر كردن خلاء واژههاي علمي و يا ارتباطي سودمند هستند، اما وجود آنها مسائلي از قبيل چگونگي ضبط آنها در زبان قرضگيرنده را به وجود ميآورد. براي ضبط واژههاي قرضي به سبب اختلاف فاحش نشانههاي الفباي فارسي با نشانههاي الفباي خارجي مشكلات جدي وجود دارد. از جمله اين كه الفباي فارسي آوانگار نيست و به همين جهت در ضبط دقيق تلفظ واژههاي زبان فارسي نيز ناتوان است و اين ناتواني در ضبط واژههاي بيگانه به مراتب بيشتر است و اين كه در مورد برگردان اسامي خارجي به خط فارسي قاعده خاصي وجود ندارد و هر كس بنا بر سليقه و ذوق خود اين كار را انجام ميدهد كه در نتيجه يك كلمه واحد به صورتهاي مختلف نوشته ميشود. براي مثال (اتومبيل و اتوموبيل)؛ (كلسيم، كلسيوم، كالسيوم) و يا اسم Franklin به صورت (فرانكلين، فرانكلن، فرنكلين، فرنكلن) ضبط شده است. خانم صديق بهزادي اين مشكلات را به سه دسته تقسيم كرده است: ” 1- نامهايي كه در برگردان آنها همخوانها ايجاد مشكل ميكنند. 2 – نامهايي كه در برگردان آنها واكههاي ساده مشكلاتي را به وجود ميآورند . 3 – و سوم نامهايي كه در برگردان آنها مشكل اصلي مربوط به واژههاي مركب است[9].
18.استفاده يا عدم استفاده از ‹ي› در كلمات مختوم به ‹الف › مانند (موسي و موسا).
19.استفاده يا عدم استفاده از ‹ء› براي كلمات مختوم به هاي بيان حركت در حالت مضاف مانند (خانه مسكوني و خانهء مسكوني و يا خانهي مسكوني).
20.استفاده يا عدم استفاده از اعراب براي كلمات.
21.انواع مختلف جمع براي يك واژه مفرد: به عنوان مثال جمع بستن يك واژه با علايم جمع فارسي وعلايم جمع عربي و نيز جمع بستن بي قاعده (جمع مكسر)، استفاده ازجمع جمع، مانند (معلم، معلمين، معلمان، معلمها).
22.تنوينهاي زبان عربي نيز از جمله دشواريهاي رعايت اصل همخواني نوشتاري و گفتاري هستند.
23.در نگارش ياء وحدت يا نكره در آخر كلماتي كه به هاء مختفي يا غير ملفوظ ختم ميشوند سه نوع املاء ديده ميشود. (خانهاي، خانهيي، خانة).
24.كلمههاي عربي در شكلهاي گوناگون در زبان فارسي نوشته ميشوند. (مبدا، مبداء)؛ (ابتدا، ابتداء)؛ (نسبتاً، نسبته، نسبتا) و ….
25.ناتواني خط فارسي در نشان دادن تلفظ واژههاي ايران باستان و ميانه و گويشها و لهجههاي ايراني و واژههاي بيگانه حتي با نشانهها.
26.وجود دندانههاي متعدد دركلمات خواندن كلمات و به خصوص در او.سي.آر. فارسي ايجاد اشكال ميكند مانند كلمات: نشستن و استشهاد.
No comments:
Post a Comment